معنی خط دار، شیار دار، مخطط کردن, معنی خط دار، شیار دار، مخطط کردن, معنی oz bاc، adاc bاc، kozz lcbj, معنی اصطلاح خط دار، شیار دار، مخطط کردن, معادل خط دار، شیار دار، مخطط کردن, خط دار، شیار دار، مخطط کردن چی میشه؟, خط دار، شیار دار، مخطط کردن یعنی چی؟, خط دار، شیار دار، مخطط کردن synonym, خط دار، شیار دار، مخطط کردن definition,